دانشجویان موسسه آموزشی علوم و فنون علامه طبرسی

(طراح و نویسنده مطالب : سید مهدی سید حجازی)

ورود

ورود به حساب کاربری خود

نام كاربري *
رمز عبور *
من را به خاطر داشته باش

Font Size

Profile

Cpanel
شما اینجا هستید: خانه --> تماس با من --> پروفایل مدیر سایت --> متفرقه --> تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی(سوالات) - مسعود دادبخش

تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی(سوالات) - مسعود دادبخش

مسعود دادبخش


جلسه اول

1. تاریخ را تعریف کنید (ص 21)
تاریخ، اندیشه و تحقیق درباره رخدادها و مبادی آنها و کند و کاوی دقیق برای یافتن علت آنهاست. تاریخ علمی است درباره چگونگی وقایع، موجبات و علل واقعی آنها. به همین دلیل تاریخ از حکمت سرچشمه میگیرد و سزاوار است تا از دانش های آن محسوب شود.
باید دانست که حقیقت تاریخ خبردادن از اجتماع انسانی، یعنی اجتماع جهان و کیفیاتی است که بر طبیعت این اجتماع عارض است. چون توحش، همزیستی، عصبیت ها و انواع جهانگشائی های بشر و چیرگی گروهی بر گروه دیگر و آنچه از این اجتماع ایجاد میشود.

 

2. تمدن را تعریف کنید (ص 25)
جامعه پذیری و نظم پذیری یا برقراری نظم اجتماعی برای همکاری و تعاون میان انسان ها و زمینه ای برای مقبولیت یک فرهنگ. از این منظر، تمدن، زندگی کردن با یکدیگر همراه با نظم معنا میشود که بر اثر آن خلاقیت فرهنگی امکان پذیر میگردد.

 

3. اشکال تمدنی را بر اساس نوع تکوین شرح دهید. (ص 28)

  1. تمدن های قبیله ای یا کوچنده مبتنی بر حیات دامداری
  2. تمدن های یکجانشین مبتنی بر حیات کشاورزی
  3. تمدن های شهرنشین مبتنی بر حیات تجاری
  4. تمدن های شهرنشین مبتنی بر حیات صنعتی
  5. تمدن های شهرنشین مبتنی بر حیات دینی و ایدئولوژیک. تمدن اسلامی نمونه عالی این نوع تمدن است.

 

4. ارکان تمدن را از دیدگاه ویل دورانت بنویسید (ص 28)

  1. پیش بینی و احتیاط امور اقتصادی که رکن مهم حیات بشری است
  2. سازمان سیاسی که در گسترش امنیت و نظم اجتماعی موثر بوده و از هرج و مرج اجتماعی جلوگیری میکند.
  3. سنن اخلاقی که مقوّم جامعه تمدنی است. اخلاق مبتنی بر ارزش های فرهنگی جامعه به شکل گیری، هدایت و استمرار حیات تمدنی منجر میشود.
  4. کوشش در راه معرفت و بسط هنر که عالیترین عنصر تمدن بشری و تجلی گاه ذوق و نبوغ آدمی است.

 


 جلسه دوم

5. عوامل انحطاط تمدن ها را نام ببرید. (ص 32)

  1. دوری از خدا و روی آوردن به شرک و بت پرستی
  2. تعصب و تبعیض نژادی
  3. اختلاف طبقاتی
  4. حرص و آزمندی
  5. نفاق و تفرقه
  6. پایمال نمودن حق مستضعفان و مظلومان جامعه

 جلسه سوم

6. فرهنگ را تعریف کنید (ص 37)
فرهنگ عبارت است از مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی انسان که در سایه تلاش مشترک فکری و عملی در طول تاریخ حاصل شده و همچون میراثی برای نسلهای پسین باقی مانده و هر نسل آن را کامل تر نموده و به نسل بعدی سپرده است.

 

7. تجدد را تعریف کنید (ص 45) (خلاصه ای از متن زیر در حد 3 - 4 خط در جواب نیاز است)
تجدد نوعی نظم اجتماعی جدید و با فرهنگ نوینی است که پس از طی یک دوره تمدنی جامعه سنتی پدید می آید. این نظم اجتماعی جدید به دلیل ویژگی های تازه اش لزوما امنیت و قطعیت جامعه سنتی را (که ناشی از عادات و سنن دیرینه بود) ندارد، بلکه به شیوه ای ناشی از دانش عقلانی می کوشد تا جامعه را جلو هدایت کند. بنا بر همین ویژگی، برخی محققان معتقدند که تجدد، فرهنگ خطر کردن است.
پس از سپری شدن عصر ملوک الطوایفی در اروپا، نخستین نهادها و شیوه هایی جدید تمدنی پدید آمد و از قرن بیستم میلادی به بعد نیز نخستین تجلیات فرهنگ جدید بروز جدی نمود و به سرعت ره جهانی شدن پیمود.
در ایران و سایر کشورهای مجاور از قرن 19 میلادی به بعد واژه تجدد در متون و ادبیات آنها نمایان شد. متفکران و اندیشمندان نوگرا بر مبنای الگوهای خارجی به فکر افتادند تا در جامعه دگرگونی ایجاد کنند. جریان تجدد خواهان، نخست در روسیه به بار نشست و بعدها در ژاپن و سرانجام در عثمانی شکل گرفت. افراط در پذیرش الگوی جدید و ترک سنت های فرهنگی رشیه دار و دیرینه، باعث گسست در همین جوامع شد؛ چه آنکه پذیرش کورکورانه بسیاری از مفاهیم جدید، مستلزم ترک میراث ملی و شعایر فرهنگی پیشین بود و همین خود میتوانست زمینه ایجاد بحران هویت فرهنگی و یا تزلزل ارزشهای اخلاقی در جامعه را فراهم آورد. مطابق تعریفی که پیش تر به دست دادیم، تجدد معادل دنیای صنعتی قلمداد گردید. بدین بیان، صنعت گرایی و توجه به الگوهای شوراهای صنعتی به عنوان متجددان صنعت و علم و فن آوری یکی از محورهای اصلی جامعه متجدد شد؛ غافل از اینکه علم و فن آوری حکم شمشیر دو لبی را دارد که ضمن تولید شاخصه جدید در جامعه، می تواند زمینه های خطر آفرینی را در اجتماعات بشری بیشتر کند و حتی جامعه را به انحطاط سوق دهد.


  جلسه چهارم

8. تمدن اسلامی را تعریف کرده و محدوده تاریخی آن را شرح دهید. (ص 52) (خیلی مهم)
تمدن اسلامی با اساس نگرش توحیدی، تمدنی است ایدئولوژیک با مجموعه ای از ساخته ها و اندوخته های معنوی و مادی جامعه اسلامی که انسان را به سوی کمال معنوی و مادی سوق میدهد.
در یک تقسیم بندی کلی محدوده تاریخی تمدن اسلامی را بدین گونه میتوان بخش بندی کرد:
یک. عصر نبوی، سال 1 تا 10 هجری
دو. عصر خلفای راشدین، سال 11 تا 41 هجری
سه. عصر خلفای اموی (شاخه سفیانی و مروانی)، سال 41 تا 132 هجری
چهار. عصر خلفای عباسی، سال 132 تا 656 هجری (سال سقوط بغداد توسط مغولان)

 

9. نظریه های رایج در شکل گیری تمدن اسلامی را نام برده و یکی را به دلخواه خود توضیح دهید. (ص 54، 55 و 56)
یک. مخالفان تمدن اسلامی
دو. معاندان تمدن اسلامی
سه. موافقان تمدن اسلامی
چهار. دوستداران تمدن اسلامی

  • دسته یک عمدتا محققان غربی اند که معتقدند تمدن اسلامی میراث بَر تمدن روم و ایران است و بر ویرانه های دو تمدن پیشین پدید آمده و اسلام به عنوان دینی توحیدی تنها در برخی مواضع تمدنی آنها که متناسب با عرف و جغرافیای منطقه ای، تکامل یافته تغییراتی صورت داده است. همین گروه عرب و اعراب جزیره العرب را بی تمدن میدانند.

  • دسته دوم خاورشناسان غربی هستند که با کلیات آرای گرایش دسته یک موافق اند، اما گاه چنان متعصبانه و مغرضانه به مقابله با اسلام و تمدن اسلامی بر می خیزند که گویی چاره ای ندارند جز نفی همه اصول و ارزشهای حاکم بر تمدن اسلامی. آنان بر این بنیاد، با سخنان نیش دار و مطالب معنادار می کوشند تا تمدن اسلامی را منکوب کنند و غالبا دستاوردهای آن را نیز نفی کرده، به طرد هویت تاریخی تمدن اسلامی می پردازند.

  • دسته سوم معتقدند تمدن اسلامی دارای هویت تاریخی درخور توجهی است و دستاوردهای تاریخی و خدمات برجسته ای دارد. گروه موافقان ضمن قبول واقعیت تمدن اسلامی به ناکارآمدی آن در عصر حاضر تاکید دارند و صرفا آن را موضوعی تاریخی قلمداد میکنند و مدعی اند که تنها میتوان به سابقه تاریخی آن بالید، اما نمیتوان وقوع مجدد آن را انتظار داشت. آنها بر این باورند که نمیتوان از دستاوردهای تمدن اسلامی عبرت گرفت و آنها را در جهان امروز به کار برد.

  • دسته چهارم، یعنی دوستداران تمدن اسلامی، آن را مجموعه ای عمرانی و دارای نظامات مدنی و ساختار تمدنی میدانند که از قرآن کریم سرچشمه گرفته و اکنون مردم مغرب زمین ثمرات آن را می چینند. این دسته هرگز تمدن اسلامی را تمام شده فرض نمیکنند و از دیگر سو ضمن صحه نهادن به واقعیت تاریخی و هویت غنی تمدن اسلامی، تداوم دستاوردهای آن را تا به امروز دنبال میکنند. هم اینان معتقدند که فرهنگ و تمدن اسلامی تاثیر معنوی خود را بر دنیای کنونی حفظ نموده و به جذبه و معنویت آن نقصان راه ندارد.